وارن بافت و 100 نکته طلایی مدیریتی ✅

راهنمای کارآفرینی برای توسعه یک شرکت بسیار موفق

بارنت سی هلزبرگ جونیور ، نویسنده این کتاب و مدیر عامل کمپانی هلزبرگ دیاموند در کانزاس است.کمپانی فروش جواهرات او  ۱۴۳ شعبه در آمریکا دارد.

 

آقای هلزبرگ در بسیاری از زمینه های تجارت از خدمات گرفته تا مدیریت سررشته دارد. او به مشاوره مدیران می پردازد و تجربیات خود را به اشتراک می گذارد. مقاله زیر خلاصه و ترجمه کتاب:“ آنچه قبل از فروختن به وارن بافت آموختم“ که حاوی نکات مهم و تیتروار از زبان این نویسنده است.

 

• اگر کنترل بعضی از کارها از اختیار شما خارج است و نمیتوانید در آنها تعییر ایجاد کنید، آنها را رها کنید و تمرکز خود را روی کارهایی بگذارید که می توانید بر آنها کنترل داشته باشید.

 

• مشتریان ناراضی، بهترین مشاوران برای بهبود سازمان شما هستند. آنها بطور رایگان به شما و سازمانتان فرصتی می دهند تا بیشتر و بهتر دیده شوید.
  

استخدام مشاور:

• آدم های بزرگ را استخدام کنید. آنهایی که هم رزومه خوبی دارند و هم تجربه و مهارت قابل دفاع. نگران هزینه حقوق این افراد نباشید زیرا آنان چندین برابر حقوق خود را به شرکت سود می رسانند و باعث رشد سازمان شما نیز می شوند. نکته اینکه، با کارمندان بزرگ باید بزرگ رفتار شود تا آنان متوجه جایگاه خود باشند و درک کنند که بخشی از رشد سازمان به آنها بستگی دارد.

 

• همیشه فروتن باشید، هر چه شما در کارتان بیشتر پیشرفت کنید، اطرافتان را انسانهای بهتری پر خواهند کرد.

 

• اگر مشاور استخدام می کنید باید بهترین را برگزینید و به گفته ها و سفارشات او عمل کنید.

 

• تجارت امروز بر مبنای روابط انسانی پایه گذاری شده است بنابراین سعی کنید راه و رسم ارتباط موثر با دیگران را فرا بگیرید و از آن در پیشبرد اهداف سازمان خود بهره بجویید.

 

• شما هنگامی که گوش می دهید چیزهای بیشتری می آموزید تا هنگامی که صحبت می کنید.

 

• به عواقب تصمیمات خود بیندیشید. تصمیمات شما سرنوشت سازمانتان را تغییر خواهد داد.

 

• زندگیتان را بر یک مبنای درست پایه گذاری کنید و به آن وفادار باشد و سعی کنید راه تعادل را در پیش بگیرید. زندگی شما محدود است و غیر قابل بازگشت بنابراین از آن به بهترین نحو استفاده کنید.

 

 خلاصه کتاب “ آنچه قبل از فروختن به وارن بافت آموختم“

 

اگر دوست دارید بازدید کننده ها را به مشتری تبدیل کنید باید از قانون برنده-برنده پیروی کنید. باید هر دو طرف قرارداد، سود کنند.

نویسنده کتاب معتقد است اگر در رشد تجارت جدی هستید یکی از کارهای مهمی که باید انجام دهید خرید سهام از شرکت Berkshire Hathaway است.

شرکت برکشایر هاتاوی متعلق به آقای وارن بافت میباشد. کسانی که سهام این شرکت را دارند می توانند در همایش سالانه شرکت که با حضور آقای وارن بافت برگزار می گردد شرکت کنند. در این همایشها وارن بافت تجربیات و چشم اندازهای خود را تعریف می کند که به واقع از یک دوره تحصیل در دانشگاه مفیدتر است. دراین همایشها انسانهای بزرگی از سراسر دنیا حضور دارند که با یکدیگر ارتباط کاری برقرار می کنند.

نکات طلایی از ترجمه کتاب وارن بافت

• کارمندان شما  نیازمند قدردانی هستند بنابراین در هر موقعیت کوچک یا بزرگ، به نحو مقتضی از آنها قدردانی کنید. یکی از وظایف اصلی شما بعنوان مدیر، پیدا کردن راهی برای قدردانی کردن از دیگران است.

 

• کارآفرین واقعی کسی است که برای خود هدفی را مشخص کرده است و برای رسیدن به آن هدف از هیچ تلاشی فروگذار نمی نماید.

 

• شکست پایه و اساس موفقیت است. کسانی که امروز موفق شده اند همانهایی هستند که قبلا بارها شکست خورده اند.

 

• کارآفرینان از تصمیمات خود خجالت نمی کشند حتی اگر آنها در ابتدا احمقانه بنظر برسند.

 

• یک کارآفرین واقعی ریسک احمقانه نمی کند. او برای برداشتن هر قدم ابتدا جای پای قبلی خود را محکم می کند تا اگر در پله ی جدید دچار مشکل شد به پله ی قبلی راه داشته باشد.

 

آیا کارآفرینان را خوب می شناسید؟

• کارآفرینان، افراد مستقلی هستند که از فکر خود برای پیشرفت استفاده می کنند و سخت گیرتر از هر رییسی، از خودشان توقع دارند که بهترین باشند.

 

• یک کارآفرین باهوش ارزش یک دلار را می داند و می داند که اگر حواسش به پنی ها پرت شود، دلارها را از دست خواهد داد. بنابراین اجازه نمی دهد چیزهای کوچک او را از مسائل مهم و بزرگ دور کند.

 

• بی تحرک بودن برای یک کارآفرین در حکم مرگ کسب و کارش است. بنابراین همیشه حرکتی رو به جلو دارد و کلماتی همچون ” خستگی” و ” نمی توانم” و ” نمی شود” در مغز او جایی ندارند.

 

•  رقابت بر روی یک محصول که رقبا نیز همان را دارند، شما را از پای می اندازد و از مسیر اصلی دور می کند. بنابراین متفاوت باشید و در زمینه ای ورود کنید که رقیبی ندارید. اگر رقیبی دارید و محصول یکسان با دیگران، بنابراین روی مسائلی که کمتر توجه شده است، تمرکز کنید. همچون نحوه ارائه محصول، مدیریت مشتریان، خدمات پس از فروش، … .
  

مدیریت خدمات مشتریان در کلاس وارن بافت :

• عدم موفقیت خدمات رقیب شما، زمینه موفقیت شما را فراهم خواهد کرد و ” بالعکس. “

 

• کمتر از حد توان خود قول دهید ولی بیشتر از آن عمل کنید.

 

• به کارمندان بخش ” خدمات مشتریان ” پاداش خوب بدهید و توقع زیاد از ایشان داشته باشید. در “مرامنامه” شرکت خود تأکید کنید که بدرفتاری کارمندان این بخش با مشتریان منجر به اخراج خواهد شد و به این گفته ی خود عمل کنید.

 

• به مشتریان خود عشق بورزید و با آنها طوری گرم بگیرید و احترام بگذارید که گویا فردی از افراد خانواده شما هستند و آنها نیز چنین احساس کنند که شما به آنها “بعنوان یک انسان می نگرید نه یک مشتری“.

 

• اجازه دهید مشتریان با شما و کارمندانتان در تماس باشند ولی راههای تماس را شما تعیین کنید که باعث از کار افتادن شما نشوند. راههای تماس مثل: ایمیل، تلفن، پیامک، نامه، …

 

• سعی کنید مانند مشتریان، احساس کنید.

وارن بافت به شما می گوید با مشتری ناراضی چه کنید.

• برای مشتریان شاکی هزینه کنید و هدیه ای بفرستید. شکایت مشتری فرصتی برای ارائه بهتر خدمات به شما می دهد. سعی کنید مشتری ناراضی را به راضی تبدیل کنید.

 

 

• هر ریسکی، پاداشی مثبت و منفی دارد. از ریسک های منطقی نترسید. منطقی ریسک کنید. 

“گاهی اوقات ریسک نکردن خطرناکتر از ریسک کردن است“.

 

• مطالعه کنید و دانش خود را در کسب و کارتان افزایش دهید. در کارتان خبره و مرجع باشید. از این شاخه به آن شاخه پریدن ها ریسک را زیاد می کند.

 

• فرهنگ و عقیده شخصی خودتان را مبنای کار قرار ندهید و به کارمندان و مشتریان با عینک خودتان نگاه نکنید. هر مشتری و کارمندی فرهنگ و اعتقادات مختص به خودش را دارد.
  

 

• از دیگران قدردانی کنید و با آنها طوری برخورد کنید که بفهمند به آنها اعتماد کامل دارید البته تا زمانیکه خلاف آن ثابت نشود.

 

• اگر کسانی که با شما مراوده دارند مثل مشتریان، تأمین کنندگان، نمایندگان، … با شما بدرفتاری کردند مقابل به مثل نکنید. آنها برای کسب و کار شما با ارزش هستند و نباید آنها را از دست بدهید. طوری رفتار کنید که آنها دوست دارند. البته این رفتار خوب تا زمانی کاربرد دارد که آنها قصد سوء استفاده نداشته باشند.

نظر وارن بافت در مورد مشتریان و تامین کننده ها:

• به یک تأمین کننده، یک توزیع کننده، یک مشتری خاص، … تکیه نداشته باشید چون ریسک شما را بشدت بالا می برد.

” تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد نگذارید.”

• برای بلند مدت برنامه ریزی کنید تا دیگران بدانند شما به بقای کسب و کارتان اعتماد دارید. این طرز تفکر در تمام سطوح سازمان و مشتریان پخش خواهد شد و به سازمان اعتبار می بخشد.

 

• همیشه نیم نگاهی به شکست داشته باشید. شاید بدلایل پیش بینی نشده دچار شکست شوید ولی تفکرتان را طوری مدیریت کنید که هر شکستی پله ای برای پیروزیهای بعدی است.

 

• انتظار نداشته باشید سریع به موفقیت برسید. نتایج بعضی از  نوآوری ها، سالها بعد مشخص می شود و به سودآوری می رسد.

“تمرکز خود را روی هدف بگذارید نه روی مسیر”

 

• همیشه صداقت داشته باشید تا کارمندان و مشتریان شما روی حرف شما حساب کنند.

“صداقت بهترین سیاست است.”

“Honesty is the best policy”

 

• در کار و زندگی خود، مدیریت زمان را لحاط نمایید. کار بیش از حد موفقیت را به تأخیر می اندازد.

 

• کارهای خود را اولویت بندی کنید و به سرعت عمل کنید.

سود دسته جمعی بهتر از تنها خوریست.

•  اگر شما در کسب و کار خود به سود رسیدید باید این سود را به نسبت بین شرکای تجاری خود اعم از کارمندان، واسطه ها، تأمین کننده ها، توزیع کننده ها، … تقسیم کنید که بقای سازمان شما به رضایت تمام طرفین درگیر بستگی دارد پس این چرخه را قطع نکنید.

 

• اشتباه کردن جزء لاینفک کسب و کار شماست بنابراین از آن نترسید بلکه از اشتباهات خود درس بگیرید و یک اشتباه را دوبار انجام ندهید.

 

نویسنده کتاب به بیان یکی از اشتباهاتش که هزینه ی زیادی برایش در بر داشت اینچنین می پردازد:” قسمت سفارشات پستی شرکت هلزبزگ دیاموند را به سرعت گسترش دادیم ولی نتوانستیم به همان سرعت، قسمت تولید سفارشات را بزرگ کنیم. این مشکل باعث شد سفارشات مشتریان به موقع به دستشان نرسد و مشتریان زیادی را از دست دادیم و تا زمان هماهنگ شدن این دو بخش ضررهای زیادی کردیم.”

من ضرر نکردم، بلکه زیان خودم را بعنوان هزینه شهریه مدرسه موفقیت کارآفرینی می بینم. من ضرر کردم ولی از آن درس گرفتم تا دیگر تکرارش نکنم.

بارنت سی هلزبرگ جونیور

 

پیش بینی اتفاقات بد :

وقتی یک کار جدید را شروع می کنید ابتدا بدترین اتفاقات ممکن برای کسب و کار خود را پیش بینی کنید. سپس برای به حداقل رساندن شانس وقوع آنها برنامه ریزی کنید. بطوریکه در صورت بروز هر اتفاق بد، از قبل پیش بینی آنرا کرده باشید. البته جلوی بعضی از اشتباهات را نمی شود گرفت پس اگر اشتباه کردید راه خود را اصلاح کنید و دوباره حرکت کنید.

این دو اصطلاح مدیریتی را از وارن بافت یاد بگیرید:

paralysis by analysis

اگر تمام فکر و ذکر یک مدیر، تجزیه و تحلیل بیش از حد یک موقعیت باشد که احتمال بوقوع پیوستن آن تقریبا صفر درصد است و خودش را برای چنین موقعیتی آماده نگه دارد، اصطلاحا به آن “فلج شدن تصمیمات” گفته می شود. مثل کسی که دائما نگران وقوع سیل در صحرا باشد.

knee-jerk decisions

گاهی اوقات یک مدیر بدون تجزیه و تحلیل و فکر کردن کافی در مورد یک موقعیت و فقط از روی احساسات، تصمیماتی را اتخاذ می کند که نه تنها سازمان را دچار مشکل می کند بلکه مجبور می شود تا مدتها با عواقب آن زندگی کند که اصطلاحا به آن “واکنش سریع و بدون تفکر” گفته می شود. مثل مدیری که سهمی را در بورس می خرد و در زمانی که می تواند با زیان اندک از آن خارج شود این کار را نمی کند تا زمانی که تمام سرمایه شرکت را به باد دهد.

مطمئن هستم نظر شما و وارن بافت یکی است: بهترین روش تعادل است.

تصمیم گیری به روش بافت :

• از افرادی که به آنها احترام می گذارید و حرف و کارشان را قبول دارید، مشاوره بگیرید.

 

• در همایش ها و دورهمی های کاری شرکت کنید و به تبادل نظرات با یکدیگر بپردازید.

با رقبای خود رقیب باشید نه دشمن.

• از مشتریان خود بپرسید به کدام کار شما علاقه دارند و از کدام کار شما خوششان نمی آید و چه کاری را دوست دارند شما انجام دهید.

 

• تمرکز را بر “کار درست بگذارید” نه بر “سود“.

 

• از اشتباهات دیگران درس بگیرید زیرا برای آنها هزینه داشته ولی شما رایگان از آن استفاده می کنید.

 

• ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است.
  

 

• شاید یک فرد معمولی شما را راهنمایی هایی بکند که زندگی و کسب و کار شما را زیر و رو نماید. بنابراین علاوه بر استفاده از مشورت با کارشناسان، از افرا معمولی جامعه نیز کمک بگیرید.

 

• سرسخت باشید ، ولی بیهوده پافشاری نکنید. گاهی اوقات باید شکست را بپذیرید و بر ادامه دادن یک کار غلط اصرار نکنید.

بر روی اسب مرده سوار نشوید.

 

•  از اتفاقاتی که در سرتاسر دنیا در مورد کسب و کار شما می افتد مطلع باشید و در کسب و کار خود بکار ببندید.

 

• بهترین کارمندان خود را دریابید و با آنان طوری رفتار کنید که شایسته آن هستند.

 

• با توجه به اینکه شما در حال زندگی و کار کردن در اجتماع هستید بنابراین باید طوری رفتار کنید که نزد افکار عمومی به انسانی مثبت شناخته شوید و کارمندانتان نیز شما را مدیری لایق بدانند.

 

• در علنی کردن تصمیمات خود عجله نکنید. چون اگر اشتباه باشد ممکن است هزینه زیادی به شما تحمیل کند. همیشه از تصمیمات درست که نتیجه ی خوبی داشته است درس بگیرید و در جاهای دیگر نیز از آن استفاده نمایید.

افزایش قیمت :

به فرض اینکه شرایط ثابت باشد و تورم در راه نباشد، به تدریج قیمتها را افزایش دهید زیرا زمانی که شرایط از ثبات خارج شود شما نمی توانید جهش ناگهانی در قیمتهای خود داشته باشید و دچار مشکل می شوید.

استخدام کارمند به سفارش وارن بافت :

• بهترین کارمندان را استخدام کنید تا درگیر اخراج آنها نگردید. اخراج یک کارمند به معنای از بین رفتن هزینه جذب و هزینه آموزش و خروج اطلاعات درون سازمانی به بیرون از سازمان و … می باشد.

 

• هر رفتاری را برای خود نمی پسندید، برای کارمندتان نیز انجام ندهید.

 

• اگر یکی از کارمندانتان را ارتقاء جایگاه می دهید یک نفر تازه نفس را استخدام کنید تا علاوه بر اینکه توازن حفظ می شود، تفکر و خون جدیدی نیز به سازمان وارد شود.

 

• معیاری برای ترفیع کارمندانتان داشته باشید بطوریکه هر کارمندی که به معیار مورد نظر سازمان رسید، ارتقا یابد. برای ترفیع کارکنان خود دلیل کافی داشته باشید. بر اساس یک استاندارد از پیش تعیین شده و مورد تأیید همه، عمل کنید. در اینصورت به “پارتی بازی” و “حق و ناحق کردن” متهم نخواهید شد.

 

• برای استخدام مشاورین و وکلا و مدیران ارشد حتما از آنها رزومه کاری درخواست نمایید و گذشته ی آنان را بررسی کامل نمایید و از صحت رزومه ها مطمئن شوید.

 

• اگر کارمندان بخش تولید، فروش، خدمات، … درست عمل نکنند اعتبار “برند” شما نابود خواهد شد بنابراین روی رفتار و مدیریت نیروی انسانی بیشتر مطالعه کنید.

 

• اگر افراد با استعداد و ماهر را استخدام کردید، اجازه دهید بدون دخالت شما، کارهای خواسته شده را مدیریت کنند.
  

 

مدیران مسئول رشد و تعالی سازمان خود هستند. مسئولیت تمام موفقیت ها و شکست ها به نام مدیر نوشته می شود. بنابراین در استخدام های خود از گذشت بخاطر روابط فامیلی، دوستی، روابط خیریه، … جدا پرهیز کنید. شما مسئول مستقیم کارمندان و خانواده آنها هستید. پس در استخدام ها تصمیمات تجاری بگیرید نه رابطه ای.

 

نکات طلایی:

• پاداش به کارمندان زمانی باعث ایجاد انگیزه می شود که برای قدردانی از یک کار خوب باشد. گیرنده باید دلیل دریافت آنرا بداند مثل کارانه. البته برای اجرای صحیح آن باید استاندارد تعریف شود و برای همه یکسان اجرا شود. البته سقف استاندارد تعریف شده نه آنقدر کوتاه باشد که همه خود را لایق دریافت پاداش بدانند و نه آنقدر بلند که دسترسی به آن غیرممکن باشد.

 

• برای موفقیت سازمان خود به تنهایی جشن نگیرید موفقیت شما و سازمانتان نتیجه تلاش گروهی همه همکارانتان است.

 

• هیچ خبری آنقدر بد نیست که نتوان از داخلش یک خبر خوب درآورد.بنابراین با هر خبر بد نباید سازمانتان از بین برود. آیا پس از مرگ استیو جابز، اپل نابود شد؟ خیر. اپل به تنوع و گسترش محصولاتش ادامه می دهد و هر روز بزرگتر و قویتر می شود.
  

 

• انتظارات خود را به وضوح و قابل درک بیان کنید تا کارمندانتان بدانند از آنها چه می خواهید. گاهی اوقات بد کار کردن کارمندان دلیل بر تمرد آنها از برنامه های مدیریت نیست بلکه درک درستی از خواسته های شما ندارند.

تصمیمات شما آینده سازمان را تعیین می کند

• هر تصمیمی عواقب ناخواسته دارد. آنها را پیش بینی کنید و برای مقابله با آنها از قبل راه حل هایی را اندیشیده باشید.

 

• یک مدیر خوب همیشه برای شنیدن نظرات دیگران آماده است حتی اگر مغایر با نظر خودش باشد.

 

• اگر مشاورینی دارید که نمی توانند در حل مشکلات به شما کمک کنند، بدون فوت وقت آنها را عوض کنید. چون همانطور که در بالا گفتم مسئولیت تمام موفقیت ها و شکست ها به نام مدیر نوشته می شود
  

 

• گاهی اوقات سکوت بیشترین حرفها را می زند. گاهی سکوت کنید و بگذارید دیگران حرف بزنند. از داخل صحبتهای کارمندانتان ایده هایی را برای ادامه راه انتخاب کنید.
  

 

• شما بعنوان یک مدیر، نقش “معلم” نیز دارید و با رفتار و گفتار خود به دیگران می آموزید. بنابراین معلم خوبی باشید و شاگردان خوبی تربیت کنید و اعتقاد داشته باشید که اگر هیچکس زحمات شما را نبیند خدا ناظر بر رفتار شماست.

منبع : کتاب What I Learned Before I Sold to Warren Buffett 

مترجم: حمیده نجاران مدیر سایت kasbokarmag.ir