بازاریابی، راه اندازی کسب و کار، کارآفرینی، مدیریت
کسب و کارهای موفق ? 6 اصل کلیدی ?
کسب و کارهای موفق را می توان همچون ستون فقرات اقتصاد جهانی دانست. اقتصاد بدون کسب و کارها مخصوصا آنهایی که موفق هستند، از هم خواهد پاشید. همانطور که بدن بدون ستون فقرات نمی تواند صاف بایستد.
کسب و کارهایی که موفق هستند، برای میلیاردها نفر در سراسر جهان بطور مداوم و بی وقفه کالا و خدمات ارائه می کنند و علاوه بر اینکه نیاز دیگران را برآورده می کنند، برای خود نیز کسب درآمد می کنند. بنابراین برای موفقیت در پیشبرد چنین مؤلفه مهمی، علاوه بر اینکه باید مبانی آن را بدانیم، باید نحوه مدیریت صحیح و موفقیت آمیز آنرا نیز بلد باشیم.
در این مقاله که در مجله کسب و کار منتشر می شود سعی داریم یک دید کلی نسبت به تعدادی از اصول کلیدی کسب و کارهای همیشه موفق داشته باشیم که در زیر لیست شده اند.
اصول کلیدی کسب و کارهای موفق:
- انواع کسب و کار
- برنامه‌ریزی کسب و کار
- بازاریابی
- مدیریت مالی
- تأثیر جبران خسارت و سلامتی
- خروج و یا دزدیده شدن نیروی کار
1- انواع کسب و کار:
اگر قصد تقسیم بندی کسب و کارها بر اساس اندازه آنها را داشته باشیم، می توانیم آنها را بر اساس اشکال و اندازه‌های مختلف، از شرکتهای کوچک خانوادگی گرفته تا شرکتهای بزرگ و چندملیتی تقسیم کنیم. نوع کسب و کار، با توجه به اهداف، منابع و صنعتی که وارد آن می شوید به انواعی تقسیم می شود که عمده ترین آنها در زیر آمده است:
مالکیت انحصاری:
کسب و کاری است که تحت مالکیت و اداره یک فرد است. راه اندازی این نوع کسب و کار نسبتاً آسان است و به حداقل امکانات نیاز دارد. با این حال، مالک آن بیزنس، شخصاً مسئول تمام بدهی ها و تعهدات شرکت است.
مالکیت مشارکتی:
شرکت تضامنی یک کسب و کار است که متعلق به دو یا چند نفر است. این افراد ممکن است عضو یک خانواده باشند و یا افراد مختلفی دور هم گرد آمده باشند و شراکتی آنرا راه انداخته باشند. هر یک از شرکا در سود و زیان کسب و کار سهیم هستند. مشارکتی ها پیچیده تر از شرکت های انفرادی هستند و نیاز به کاغذبازی بیشتری دارند. مالکیت سهامی: یک شرکت تجاری است که متعلق به سهامداران است. سهامداران هیئت مدیره ای را برای مدیریت کسب و کار انتخاب می کنند. شرکتهای سهامی بزرگتر و پیچیده‌تر از شرکتهای انفرادی و مشارکت‌ها هستند و به کاغذبازی بیشتری نیاز دارند.
شرکت با مسئولیت محدود:
شرکت با مسئولیت محدود یک تجارت است که متعلق به یک یا چند نفر است. مالکان شخصاً در قبال کل بدهی ها و تعهدات تجارت مسئولیتی ندارند و هر کدام به اندازه سهم خود مسئول پرداخت دیون شرکت است. شرکتهای با مسئولیت محدود یا LLC پیچیده‌تر از شرکتها و شرکتهای انفرادی هستند و به کاغذبازی بیشتری نیاز دارند.
2- اهمیت برنامه ریزی کسب و کار:
برنامه ریزی تجاری برای هر کسب و کاری، صرف نظر از اندازه یا صنعت، ضروری است. طرح کسب و کار یک سند مکتوب است که اهداف و مسیر کسب و کار و همچنین استراتژی ها و تاکتیک های دستیابی به آن اهداف را مشخص می کند. یک طرح کسب و کار باید شامل خلاصه اجرایی، شرح کسب و کار، تجزیه و تحلیل بازار، تجزیه و تحلیل رقابتی، توصیف محصول یا خدمات، توصیف تیم مدیریت، برنامه مالی و استراتژی خروج باشد.
3- نقش بازاریابی در کسب و کارهای موفق:
بازاریابی جزء ضروری هر کسب و کاری است. بازاریابی فرآیند ایجاد ارتباط، برقراری ارتباط و ارائه ارزش به مشتریان است. هدف بازاریابی افزایش فروش و سودآوری برای شرکت است. برای انجام این کار، کسب و کارها باید بازار هدف خود را شناسایی کنند، یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنند و یک برنامه بازاریابی مکتوب داشته باشند.
4- مدیریت مالی:
مدیریت مالی فرآیندی است که طی آن تمامی منابع مالی یک کسب و کار دائما در حال رصد شدن و مدیریت است. زیر مجموعه های مدیریت مالی شامل بودجه بندی، پیش بینی و تجزیه و تحلیل داده های مالی است. مدیریت مالی برای هر کسب و کاری ضروری است، زیرا کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که کسب و کار سودآور است و می تواند تعهدات مالی خود را انجام دهد.
5- جبران خسارت و تندرستی برای کارکنان:
رابطه افزایش حقوق و موفقیت در کسب و کار:
در ابتدای هر سال توسط دولتها، درصد و یا مبلغی بعنوان افزایش حقوق برای کارگران در نظر گرفته می شود و این مبلغ می باید برای متعادل کردن حقوق کارگران با تورم سالیانه، معادل و یا بیشتر از تورم سالیانه در نظر گرفته شود.
ولی از آنجا که تورم سالیانه در کشور ما افسارگسیخته رشد کرده و می کند، کارفرمایان توان افزایش حقوق کارگران خود را معادل میزان تورم ندارند. این عدم هماهنگی بین حقوق و تورم باعث شده است دستمزدهای واقعی کاهش یابد و کارگران و کارمندان با حقوق فعلی خود نتوانند مثل گذشته زندگی کنند.
اگر تورم همچنان به افزایش خود ادامه دهد و کارفرمایان نتوانند به میزان مورد نیاز افزایش حقوق داشته باشند، مشکلاتی که برای کارمندان و کارگران پیش می آید گاهی اوقات غیر قابل جبران است.
در شرایط سخت مالی که هم برای مدیران وجود دارد و هم برای کارگران و کارمندان، هر مدیری یک روش مختص به شرکت خود را تبیین می کند.
روشهای افزایش حقوق در شرکتهای مختلف:
بعضی از مدیران برای نگهداشت نیروهای متخصص و کلیدی خود تن به هر افزایش حقوقی را می دهند چون بقای شرکت و ادامه سودآوری آن به بقای حضور افراد کلیدی شرکت گره خورده است.
تعدادی دیگر از مدیران سایر شرکتها که توان افزایش حقوق را ندارند برای نگهداری استعدادهای شرکت، برگ برنده دیگری را رو می کنند و آن کاهش ساعات کاری و عدم افزایش حقوق است. در این مدل، در واقع حقوق افزایش یافته است ولی با کاهش ساعات حضور کارمندان در شرکت، مبلغ پرداختی اضافه نشده است.
یکی از اشکالات عمده در اجرای روش دوم این است که اوقات فراغت با جیب خالی بدرد هیچ کارگری نمی خورد و او مجبور است این اوقات فراغت را با یک کار دوم پر کند و در واقع مدیر کار او را دو برابر کرده است.
کاهش ساعت کاری:
البته نباید منکر این موضوع شد که کاهش ساعات کاری و پرداخت حقوق کمتر، به کارفرمایان با نقدینگی کمتر فرصت بهتری برای رقابت با سازمان‌هایی می‌دهد که حقوق بالاتری پرداخت می کنند.
ارزیابی کارمندان در سازمانها:
سلامتی کارکنان جدیدترین معیاری خواهد بود که شرکت ها برای درک کارکنان خود از آن استفاده می کنند. برای سال‌ها، مدیران برای ارزیابی رضایت کارکنان خود معیارهای مختلفی مانند رضایت یا مشارکت کارکنان را اندازه گیری می کرده اند. ولی امروزه سازمان ها اقدامات جدیدی را برای ارزیابی سلامت روانی، جسمی و مالی کارکنان خود اضافه کرده اند.
سرمایه گذاری کسب و کارهای موفق در منابع انسانی:
سال به سال مدیران شرکت ها بدنبال پیدا کردن راه های جدیدی می گردند تا از کارکنان خود حمایت کنند. بسیاری از این شرکتها حمایت‌های سلامتی را به کارکنان خود گسترش دادند. در نظرسنجی اخیر مؤسسه پژوهشی و تحقیقاتی آمریکایی گارتنر Gartner از 52 مدیر منابع انسانی انواع شرکتهای بزرگ و کوچک، آمار زیر بدست آمد:
94 درصد شرکت ها، سرمایه گذاری قابل توجهی در برنامه های رفاهی کارکنان خود کرده اند.
85 درصد سرمایه گذاری در خدمات روانشناسی انجام داده اند.
50 درصد در سلامت جسمانی و بیمه درمانی کارکنان خود سرمایه گذاری کرده اند.
38 درصد روی افزایش رفاه مالی کارکنان سرمایه گذاری کرده اند.
بر اساس تحقیقات مؤسسه پژوهشی و تحقیقاتی گارتنر نتایج بدست آمده اینگونه است که نشان می دهد کارمندانی که از این مزایای برنامه های رفاهی، خدمات روانشناسی، بیمه درمانی و خدمات افزایش رفاه مالی استفاده می کنند، 23 درصد سطح سلامت روانی بالاتری دارند و 17 درصد سلامت جسمانی بهتری را گزارش می کنند و 23 درصد آنها می گویند که شب ها خوب می خوابند?. این بهبودهای گزارش شده باعث رضایتمندی بالاتر و در نتیجه رشد عملکرد و ماندگاری بیشتر در سازمان می شود.
6- دزدیده شدن نیروی کار کسب و کارهای موفق: ??♂️
خروج نیروی کار متخصص یکی از معضلات بزرگ کسب و کارها مخصوصا آنهایی که موفق هستند می باشد. شرکتها با هزینه های زیاد نیروهای متخصص را برای خودشان می سازند و پرورش می دهند و شرکتهای رقیب حاضرند برای بدست آوردن این نیروها چند برابر حقوق پرداخت کنند و به چند دلیل عمده زیر، آنها را جذب شرکت خود کنند.
الف) ضعیف کردن شرکت رقیب
ب) جذب نیروی متخصص برای پیشبرد و توسعه شرکت خود
ج) عدم تحمل هزینه های سنگین برای پرورش نیروی کارآمد
د) …
در چنین شرایطی هر شرکتی برای جلوگیری از خروج کارمندان خود رویه ای را در پیش می گیرد که عمده ترین آنها در بخش قبلی “جبران خسارت و تندرستی ” بیان شد. سیستم پاداش دهی و کاهش ساعت و روز کاری هم در بعضی مواقع پاسخ داده است که به آنها امکان می دهد بدون افزایش حقوق، یک بسته جبرانی رقابتی ارائه دهند.
به طور کلی، کسب و کارهای موفق برای بقا و شکوفایی راهی ندارند جز اینکه چابک و انعطاف پذیر باشند. آنها باید نیازهای در حال تغییر کارکنان خود را پیش بینی و درک کنند و آماده باشند تا استراتژی‌های خود را بر این اساس تنظیم کنند. با درک مولفه های کلیدی کسب و کار، اهمیت برنامه ریزی کسب و کار، نقش بازاریابی، اهمیت مدیریت مالی، تاثیر جبران خسارت و سلامتی، و ظهور پدیده دزدیده شدن نیروی کار ، کسب و کارها برای آینده موفق تر مجهزتر خواهند شد تا نوسانات را کنترل کنند.
مدیران و مالکین شرکتها در ابتدای هر سال باید برای ادامه سال مخصوصا در قسمت منابع انسانی هدف گذاری داشته باشند و اگر در طول سال اتفاق غیرمترقبه ای مثل کرونا افتاد سریعا انعطاف بخرج بدهند و خود را با شرایط جدید سازگار کنند.
