تفاوت مدیر خوب و مدیر بد | 11 چالش که تفاوت مدیران را نشان می دهد.

4.7
(7)

تفاوت مدیر خوب و مدیر بد، در نوع واکنش آنها به چالش ها آشکار می شود. این چالش ها ممکن است با کارمندان زیردست باشد یا با مدیران بالادست. ممکن است در مورد مسائل کاری باشد یا در مورد مسائل شخصی. ممکن است داخلی باشد یا بیرونی…

در تمام موارد بالا، نوع برخورد مدیر خوب و مدیر بد با هم تفاوت فاحشی دارد. بعنوان نمونه، یک مدیر خوب دعوت به مشارکت می کند ولی مدیر بد امر به اجرا می کند. مدیر خوب ابتدا مشورت می کند و سپس تصمیم می گیرد و در نهایت ابلاغ و اجرا می کند ولی مدیر بد خودش تصمیم می گیرد و سپس ابلاغ می کند و سایرین را موظف به اجرا می کند.

تفاوت نوع برخورد مدیر خوب و مدیر بد در مواجهه با 11 چالش زیر:

1- جایگاه مدیریت :

مدیران باتجربه، هیچگاه جایگاه خود را به همکارانش تحمیل نمی کند. او می داند که جایگاه مدیریت، به معنای داشتن هوش بالاتر از دیگران نیست. اگر می خواهید مدیر بد نباشید، سعی کنید تصمیمات و دستورات خود را به روش منطقی و بدون تحمیل جایگاه خود توضیح دهید و خواسته هایتان از همکاران در چهارچوب مسئولیت شما باشد.

2- پذیرش انتقادات و پیشنهادات :

انتقادات و پیشنهادات همکاران را گوش کنید و به پرسشهای آنان در محیط کار پاسخ دهید زیرا این کارها از سیاستهای یک مدیر خوب است. یکی از بهترین روشها برای اجرای تصمیمات مدیر، که مورد قبول اکثریت همکاران قرار خواهد گرفت همین موضوع است که همکاران، اجرای این تصمیمات را به نفع سازمان و در نهایت به نفع خود می دانند.

این مطلب را هم بخوانید:  افزایش حقوق کارمندان ≠ افزایش کارآیی? 10 راز ساده برای مدیران?

در تفاوت با مدیر خوب، یک مدیر بد قرار دارد که اصطلاحا ” گوش کر” خود را در اختیار همکاران قرار می دهد و اکثریت همکاران از او ناراضی هستند و سعی می کنند به هر طریقی که امکان داشته باشد، مدیر را دور بزنند.

3- پذیرش اشتباهات :

یک مدیر خوب سعی می کند قبل از هر تصمیم مهم، تمام جوانب را بررسی کند که بتواند بهترین تصمیم را اتخاذ نماید و اشتباه نداشته باشد ولی گاهی اوقات مجبور می شود تصمیمی را بر اساس آزمون و خطا بگیرد و ممکن است دچار اشتباه هم بشود.

یک مدیر خوب همیشه اشتباهات خود را می پذیرید. قبول مسئولیت اشتباه توسط مدیر، هم باعث محترم شدن او نزد همکاران می شود و هم مسئولیت پذیری را به سایرین می آموزد. تفاوت یک مدیر بد در همنیجاست که نه تنها مسئولیت اشتباهش را نمی پذیرد که دنبال مقصر در سایر قسمتهای سازمان می گردد.

البته ناگفته نماند مدیری که تعداد اشتباهاتش زیاد است، نفوذ مدیریتش در بین سایرین کم می شود بنابراین برای جلوگیری از عذرخواهی های مداوم، باید سعی در بهبود مدیریت و اخذ تصمیمات درست تر نماید.

4- قدردانی از همکاران :

به شما مدیر خوب پیشنهاد می کنم که قدردانی کردن را بیاموزید. قدردانی کردن از همکاران و سایرین، یکی از مهمترین وظایف یک مدیر خوب و شایسته است. مدیران با تجربه، همیشه بدنبال یافتن راهی هستند برای تشکر کردن از عملکرد همکارانشان.

کارمندان به قدردانی مدیرشان نیاز دارند، تاکید می کنم: نیاز دارند. بنابراین از قدردانی کردن که هیچ هزینه ای برای شما ندارد ولی سود بسیار دارد پرهیز نکنید. یک مدیر خوب حتی از داخل کارهای مشکل دار کارمندان خود نیز، عاملی برای تشویق و ترغیب به بهبود پیدا می کند.

این مطلب را هم بخوانید:  تعریف سواد از نگاه سازمان یونسکو ? آپدیت شد ?

مدیر باید از کارمندان قدردانی کند

 

 

5- مرکز توجه نبودن :

یک مدیر خوب بدنبال مرکز توجه بودن نیست بلکه سعی می کند تمام گروه همکارانش و کل افراد تیم مورد توجه قرار گیرند که در واقع نوعی قدردانی از عملکرد تیم است و البته نشان از توان بالای وی برای مدیریت یک تیم را دارد.

6- گسترش حس مشارکت :

گاهی اوقات از همکاران خود تقاضای کمک کنید و این تقاضا را با فروتنی و صمیمانه بپرسید نه با تحمیل جایگاه سازمانی خود. با کمک خواستن از همکاران نه تنها به پاسخ خود دست می یابید بلکه حس مشارکت را به جمع تزریق می کنید. البته نکته مهمتر اینست که پاسخ های دریافتی را با احترام و با میل و رغبت گوش کنید.

7- یادگیری از همکاران :

از کارمندانتان بخواهید به شما آموزش بدهند. یادگرفتن یک موضوع کاری، بهتر از مشاوره گرفتن و یا سپردن آن جهت انجام به دیگران است. وقتی از همکاری می خواهید به شما چیزی را آموزش بدهد نشان می دهید که نه تنها به او اعتماد دارید بلکه به این وسیله از دانش او قدردانی می کنید.

8- تشویق همکاران :

فراموش نکنید و تاکید می کنم “فراموش نکنید” که هیچ وقت تشویق ها و تنبیه های شما از ذهن کارمندان شما پاک نخواهد شد مخصوصا آنهایی که در حضور سایرین انجام شود پس به عواقب گفته ها و رفتار خود کاملا بیندیشید. تشویق در جمع و تنبیه در تنهایی، روش مدیران خوب است.

مدیر باید کارمندان را تشویق کند

9- پیشنهاد کمک به همکاران :

به همکارانتان پیشنهاد کمک بدهید. چه بسا افرادی که نیاز به کمک دارند ولی از ترس اینکه ضعیف بنظر برسند، از کسی کمک نمی گیرند. بنابراین شما مثلا با گفتن:”من نیم ساعت فرصت دارم و میتوانم به شما کمک کنم تا این کار را زودتر تمام کنید“.

این مطلب را هم بخوانید:  جملاتی که نباید به رییس گفت | 25 جمله کلیدی

10- معلم بودن :

فراموش نکنید که همکارانتان، شما را بعنوان معلم خود می دانند پس طوری رفتار کنید که علاوه بر اینکه به آنان آموزش می دهید، واقعی نیز جلوه کنید.

11- کنترل احساسات :

در هنگام عصبانیت و ناامیدی بهتر است چیزی نگویید. بیان آنچه که فکر می کنید حال شما را بهتر نخواهد کرد و یا احساس خوبی به شما نمی دهد ضرورت ندارد. قبل از اینکه حرفی بزنید، به این بیندیشید که همکارانتان با شنیدن آن، چه احساسی خواهند داشت و آیا باز هم به چشم همان مدیر قبلی به شما خواهند نگریست؟

 

میانگین امتیاز : 4.7 / 5. تعداد آرا : 7

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *