رکود کسب و کار | در دوران رکود، بیشتر از بقیه بفروشید

رکود در کسب و کار
4.7
(7)

چه زمانی رکود در کسب و کار اتفاق می افتد؟

از دوره رکود، به عنوان دوره کسادی و بحران نیز یاد می شود. دوره رونق در نقطه مخالف دوره رکود قرار دارد. در این دوره حجم تولید و تجارت کاهش می یابد، به طوری که در بعضی مواقع مصرف کننده بدنبال محصولی می گردد که در بازار یافت نمی شود. در این دوره کارگران زیادی بیکار می شوند و تعدیل نیروی گسترده رخ می دهد. شرکتهایی که در دوره رکود مجبور شده اند کسب و کار خود را با نیروی کار کمتری به پیش ببرند متوجه می شوند که کارایی نیروهای کار بیشتر شده است.  نرخ بهره پایین می‌آید مگر در مواردی که ریسک بالا باشد. سایر هزینه‌ها گرایش به کاهش داشته و هماهنگ با قیمت فروش خواهد بود.

 

 

من حمیده نجاران هستم. مترجم، مربی و مدرس دوره های کارآفرینی و توسعه فردی
به شما کمک می‌کنم تا با یادگیری اصول مدیریت و کارآفرینی، زندگی شخصی و کسب و کار بهتری داشته باشید.

 

چه کسب و کارهایی در دوران رکود ورشکسته می شوند؟

چرا بعضی از کسب و کارها نمی توانند در دوران رکود اقتصادی به کار خود ادامه بدهند؟

آیا فکر می کنید وقتی مغازه دار ها می‌گویند بازار کساد است واقعاً مردم  آن جنس را نیاز ندارند؟

بنظر شما مردم نیاز به کیف و کفش و لوازم خانه ندارند؟

مردم اجناس سوپری خودشان را به دلیل اینکه بازار راکد است نمی خرند؟

چرا موی سر خود را اصلاح نکنند؟

آیا میوه نمی خرند؟

و خیلی سوالهای دیگر که برای ذهن خودمان ساخته ایم و فکر میکنیم مردم در دوران رکود گرسنه و تشنه و بدون لباس و… میمانند. در صورتی که این نظریه کاملاً غلط است.

پس نظریه درست چیست؟

شاید در این دوران مردم به جای ۴ کیلو میوه یک کیلو بخرند ولی مجبور هستند خرید کنند. شاید در طول سال سه جفت کفش نخرند ولی حتما یک جفت را خواهد خرید.

به نظر شما یک فروشنده باید چه کاری انجام دهد که اگر مشتری خواست حتی یک کیلو میوه بخرد اولین گزینه او باشد؟

چه باید کرد که اگر فردی خواست یک پیراهن بخرد حتی با طی کردن مسافتی طولانی باز هم پیش شما بیاید؟

نظریه اول: “احترام به مشتری” است.

ولی آیا اگر ما بخواهیم یک جنس بنجل و بی کیفیت را ” با احترام “، به مشتری بفروشیم باز هم برای خرید مجدد نزد ما باز خواهد گشت؟

اگر جنس ما از دیگران گران تر باشد باز هم با احترام می توانیم این گرانی را پوشش دهیم؟

بنابراین باید به دنبال راه دیگری برای جذب مشتری در بازار بدون مشتری باشیم.

این مطلب را هم بخوانید:  هوش هیجانی چیست؟+ 10 مشخصه مدیران موفق دارای هوش هیجانی (EQ) ?

برند فروش ها، چه می کنند؟

برند فروشی در دوران رکود بازار

فروشنده های کالاهای برند، معتقدند چون اجناس آنها  معروف شده و برند هستند، همیشه مشتریان از خرید شان راضی هستند. ولی محصولات کسب و کارهای برند نیز در این روزها مثل بقیه کسب و کارها، حال خوشی ندارند. دلیل آن هم گسترش سریع فقر در سرتاسر جامعه می باشد بطوریکه طبقه متوسط که گهگاهی برند می خریدند از لیست خریداران خارج شده اند.

ناگفته نماند که همین مغازه های برند فروش باید در بهترین جاهای شهر، فروشگاه داشته باشند و بهترین دکوراسیون را هم تهیه کنند و بهترین فروشنده ها را هم جذب کنند تا بتوانند اجناس گران را بفروشند، که همین هزینه های راه اندازی ابتدایی نیز خود دلیل بر بالا رفتن هزینه ها و نهایتا  بسته شدن فروشگاه پس از مدتی کوتاه و یا شاید چند سال می شود.

وقتی با صاحبان این فروشگاه ها صحبت می کنید از نداشتن مشتری نالان هستند. در صورتی که اگر خوب دقت کنید کسی که در ابتدا برای راه اندازی این فروشگاه های مجلل و “برند فروش”، هزینه زیادی کرده است باید بداند تا زمانی که اصطلاحاً روی غلطک بیفتد و به سود برسد چند سالی خواهد گذشت و باید در این مدت از جیب بخورد.

اکثر این مغازه دارها با قرض و قوله به افتتاح فروشگاه پرداخته اند، آن هم با اجاره های سرسام آور در بهترین نقاط شهر، و البته با توجه به اینکه باید چند وقتی هم از جیب مبارک خرج کنند، همیشه شاهد حراج های انفجاری این فروشگاه ها هستیم و آن هم زمانی است که به احتمال قوی فروشگاه در حال تعطیلی است.

نقش فروشنده ها در دوران رکود کسب و کار

من هر وقت قصد دارم برای خرید به فروشگاهی بروم قبل از هر چیزی به قیافه فروشنده نگاه می کنم که آیا اصطلاحا کلاس و موقعیت اجتماعی فروشنده با من یکسان است یا خیر؟

متاسفانه فروشنده هایی هستند که همیشه در اطراف خود تعدادی از دوستان و همکاران شان را جمع می کنند و بی توجه به حضور مشتری به شوخی و بگو و بخند می پردازند و مشتری در این مکان ها فقط قصد دارد زودتر فرار کند و خدا خدا می کند که فروشنده حتی به او سلام هم نکند تا مبادا مجبور به پاسخ شود و توی رودربایستی گیر کند.

تجربه شخصی خودم از روبرو شدن با فروشنده نابلد

یادم هست یک روز برای خرید یک لباس رسمی،  به یکی از فروشگاه‌های بزرگ رفتم. فروشنده در حال تماشای فوتبال بود. خیلی خونسرد گشتم و یک لباس را انتخاب کردم. دنبال فروشنده بودم تا لباس مناسب سایز من را بیاورد. فروشنده را که یافتم آنقدر حواسش به فوتبال پرت بود که خداخدا می کرد من سوالی ازش نپرسم تا مبادا لحظه ای از فوتبال را از دست بدهد. بدون نگاه کردن به من لباسی را تحویلم داد که نه رنگ دلخواه من بود و نه سایز درستی داشت.

این مطلب را هم بخوانید:  درسهایی از بیل گیتس | 24 نکته شگفت انگیز در تجارت

لباس زیبایی بود ولی من آنرا نخریدم. آنرا روی پیشخوان گذاشتم و از مغازه خارج شدم. ولی انگار نه انگار که یک مشتری از چنگ فروشنده پریده است.

2 اشتباه بزرگ فروشنده در داستان بالا

فروشنده 2 اشتباه بزرگ انجام داد:

  1. مشتری نباید در به در بدنبال فروشنده بگردد بلکه فروشنده باید مثل پروانه دور و بر مشتری باشد تا بتواند تمام نیازهایش را برطرف کند.
  2. فروشنده با مشتری ارتباط چشمی برقرار نکرد پس قابل اعتماد نیست. به همین سادگی…

یک ساعت بعد که مسابقه فوتبال تمام شده بود در حالیکه همان لباس را از فروشگاه رقیب او خریده بودم به همان مغازه اول برگشتم و گفتم امیدوارم تیم محبوبت برنده شده باشه ولی شما توی رقابت با رقبای خودت بازنده بودی.

جالب این که گفت: “شما را به جا نمی آورم” ( مشکل خیلی خیلی بزرگ بسیاری از فروشنده ها، این است که وقتی از فروشگاه شان بیرون می آیی اگر بعد از چند دقیقه برگردی شما را به جا نمی آورند )گفتم:” شما جوان هستید و هنوز طعم بی پولی زا در رکود بازار کسب و کار نچشیدی ولی اگر به همین وضع جلو بروی حتما طعم شکست را می چشی. برد و باخت مسابقه‌ای که برایتان هیچ آورده مالی ندارد و بارها و بارها می توانید تکرار آن را از شبکه‌های مختلف تلویزیون ببینید باعث شد تا هم یک مشتری را از دست بدهید و هم سودی که قرار بود با فروش این لباس به دست بیاورید را از دست بدهید.

پاسخ حکیمانه ایشان شاید برای شما هم جالب باشد که گفت:“روزی هر کسی دست خداست. حتما پول شما روزی من نبوده”.

کسب و کار های موفق چگونه مشتری های خود را نگه می دارند؟

فرض کنید شما برای خرید یک کالای یکسان که در دو فروشگاه موجود است و قیمت آن‌ها نیز یکسان است به بازار بروید، به جز قیمت به چه چیز دیگری  دقت می کنید؟

اگر شما فروشنده باشید چه کاری انجام می دهید تا مشتری از شما خرید کند؟ البته این نکته را هم پس ذهن خود داشته باشید که فعلا در دوران رکود کسب و کار هستیم.

آیا پاسخ شما جز این است که مشتری یک کالا را همراه با رفتار فروشنده ها با هم مقایسه می کند و سپس اقدام به خرید می کند؟ پس اگر کالای شما و رقیب شما یکسان است،  رفتار شما با رفتار فروشنده رقیب نباید یکسان باشد.

این مطلب را هم بخوانید:  مرکز مشاوره مشتری | 13 ویژگی مشاوران تراز اول دنیا

این را هم ضمیمه کنم که شما برای بازگرداندن مشتری، باید برای او خاطره خوش درست کنید. شاید باور کردن این مسئله سخت باشد که کیفیت محصولات و قیمت آنها در رتبه بعد از ایجاد خاطره خوش قرار می گیرد.

کسب و کار ها چگونه فروشنده های خود را آموزش بدهند؟

آموزش فروشنده ها در دوران رکود بازار

فروشنده نباید طوری صحبت کند که مشتری مستقیماً بفهمد که شما قصد دارید به هر قیمتی که شده کالای خود را به او بفروشید. در عوض باید مشتری طوری قانع شود و تصمیم بگیرد که خودش پیشنهاد خرید بدهد.

همیشه به فروشنده ها آموزش داده ام تا جایی که می‌توانند و مقررات فروشگاه اجازه می دهد به مشتری ثابت کنند که راجع به محصولاتشان اطلاعات کافی داشته باشند و در این حیطه، بعنوان یک کارشناس حرفه ای ظاهر شوند.

اگر نیاز است که کالاهای خودتان را با یکدیگر مقایسه کنید، صادقانه به مشتری  مشاوره دهید. با حوصله زیاد هر جنسی را که خواست بازدید کند اجازه بدهید.

ننویسید “لطفا دست نزنید”، زیرا مفهوم آن بی احترامی به مشتری است.

به نظر شما کسی که قصد دارد یخچال چند ده میلیون تومانی بخرد، آیا نباید داخل آن را ببیند و گنجایش و فضای داخل آن را با سایر یخجالها مقایسه کند؟

بعضی از افراد در تقسیم بندی های شخصیتی جزو لمسی ها هستند. این افراد هر محصولی را که می خواهند بخرند باید ابتدا آنرا لمس کنند و سپس تصمیم به خرید بگیرند. خواه این محصول یخچال باشد و خواه لباس. پس جمله “لطفا دست نزنید” برای این افراد یعنی “لطفا از من خرید نکنید”.

بعضی از کسب و کار ها بدلیل اینکه رقیبی ندارند، در هر شرایطی حتی در دوران رکود شدید بازار، پرفروش هستند مثل خودروسازان داخلی. ولی اگر روزی واردات خودرو آزاد شود، این خودروسازان طعم شکست را خواهند چشید و مجبور می شوند برای ماندن در چرخه تولید، مشتری مداری را هم یاد بگیرند.

مشتریان امروزی با مشتریان قدیم بسیار متفاوت هستند. شبکه های اجتماعی در صعود یا سقوط کسب و کار شما مخصوصا در دوران رکود کنونی بسیار موثر هستند. اگر دوست دارید نامتان ماندگار شود، تلاش کنید تا مانع از نارضایتی مشتری شوید زیرا با وجود شبکه های اجتماعی یک مشتری ناراضی می تواند صدها مشتری شما را از شما دور کند.

کسب و کار هایی که روزهای رکود را به سلامتی می گذرانند، همانهایی هستند که قبل از رکود را به راضی نگهداشتن مشتریان فکر کرده اند.

 

میانگین امتیاز : 4.7 / 5. تعداد آرا : 7

4 دیدگاه برای “رکود کسب و کار | در دوران رکود، بیشتر از بقیه بفروشید

  1. سعید تاجی گفته:

    سلام به همه دوستان علی الخصوص مدیر این وبسایت خوب خانم نجاران
    من تابلوی منتسب به گاندی که میگه مشتری رییس ماست و اگر او نباشه ما هیچی نداریم و … رو توی مغازم نصب کردم و بهش اعتقاد دارم و اجراش میکنم.

    • حمیده نجاران گفته:

      سلام آقای تاجی حرفهای آقای گاندی درسته ولی نه همیشه. مثلا مشتری قبل از خرید محصول شما حق نداره از کالا و کسب و کار شما ایراد بگیره ولی وقتی محصولی را فروختید او حق داره بهترین خدمات را از شما دریافت کنه و اگر اینطور نبود اعتراض کنه.
      موفق باشید

  2. محمد رضا علیجانی گفته:

    من همین روشها رو توی کاسبیم اجرا میکنم و خیلی هم موفق بودم. شعار من اینه اول احترام به مشتری بعد فروش.

    • حمیده نجاران گفته:

      آقای علیجانی شما یکی از بهترین کارها رو انجام میدید ولی موفقیت فقط به احترام صرف نیست. دنبال ایجاد تفاوت با رقبا باشید.
      موفق و ثروتمند اشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *