هوش هیجانی چیست؟+ 10 مشخصه مدیران موفق دارای هوش هیجانی (EQ) ?

هوش هیجانی
4.6
(5)

هوش هیجانی که توسط دو روانشناس بنام های جان مایر  و پیتر سالوی در دهه ۱۹۹۰ مطرح شده بود اینگونه بیان شده بود که، کسانی که از هوش هیجانی یا عاطفی برخوردار هستند، می‌توانند احساسات خود و دیگران را کنترل کنند و بین نتایج مثبت و منفی عواطف تمایز قائل شوند و با استفاده از این عواطف کنترل شده در مسیر اصلی خود حرکت کنند.

 دانیل گلمن (Daniel Goleman) صاحب نظر علوم رفتاری و نویسنده کتاب “کار کردن به وسیله هوش عاطفی“، اولین کسی بود که این مفهوم را وارد عرصه سازمان نمود. گلمن، هوش هیجانی را استعداد، مهارت یا قابلیتی دانست که عمیقاً تمامی توانایی‌های فردی را در دایرهٔ خود دارد.

 

من حمیده نجاران هستم. مترجم، مربی و مدرس دوره های کارآفرینی و توسعه فردی
در مجله خبری کسب و کار به شما کمک می‌کنم تا با یادگیری اصول مدیریت و کارآفرینی، زندگی شخصی و کسب و کار بهتری داشته باشید.

 

 در مدل گُلمن به‌طور خلاصه پنج حوزهٔ اساسی هوش هیجانی مورد بررسی قرار گرفته ‌است:

  1. خودآگاهی: شناخت هیجان‌ها و احساسات خود
  2. خود مدیریتی : مدیریت هیجان‌ها و احساسات خود
  3. خود انگیزشی : دادن انگیزه به خود
  4. دیگرآگاهی : تشخیص و درک هیجان‌ها و احساسات دیگران
  5. دیگر مدیریتی: مدیریت رابطه با دیگران

 

دانیل گلمن در مدل معروف خود به زبان ساده می گوید کسی که دارای ضریب هوشی بالایی است لزوما در روابط اجتماعی و فردی خود آدم موفقی نیست.

تفاوت هوش هیجانی (EQ) و ضریب هوشی (IQ):

هوش هیجانی، توانایی شما را در تشخیص احساسات در خود و دیگران و استفاده از این آگاهی برای هدایت تصمیم‌هایتان اندازه‌گیری می‌کند و ضریب هوشی، توانایی شما را در حل مسائل، استفاده از منطق، درک و تحلیل ایده های پیچیده اندازه گیری می کند.

داشتن IQ  بالا یا ضریب هوشی بالا، برای نشستن روی صندلی بهترین دانشگاه ها خوب است. نمرات بالا که در درس های مدرسه و دانشگاه می گیرید به ضریب هوشی شما ربط دارد ولی آنچه به شما کمک می کند با دیگران روابط درستی برقرار کنید و به اهداف و موقعیت های بهتری دست پیدا کنید هوش عاطفی (EQ) است. بیشترین موفقیت زمانی رخ می دهد که شما IQ  و  EQ را با هم تقویت کرده باشید.

 

اگر فردی بتواند با فراز و نشیب های زندگی و کاری کنار بیاید و در موقعیت های غیر منتظره، احساسات و عواطف خود را کنترل کند و بجای فرار از مشکلات، بدنبال حل آنها باشد، او دارای هوش عاطفی یا هیجانی است.

این مطلب را هم بخوانید:  تفاوت مدیر خوب و مدیر بد | 11 چالش که تفاوت مدیران را نشان می دهد.
هوش هیجانی و ضریب هوشی
هوش هیجانی و ضریب هوشی

مدیران موفق دارای هوش هیجانی را از 10 روش زیر بشناسید:

 

  1. آنها می دانند چگونه با احساساتشان ارتباط برقرار کنند:

باهوش بودن از نظر عاطفی با صادق بودن در مورد احساساتتان شروع می شود. احساسات شما قسمتی از هویت شما هستند. بجای اینکه آنها را سرکوب کنید، آنها را بشناسید و در کنترل خود درآورید..

چگونه احساسات را کنترل کنیم؟

به یاد داشته باشید، شناخت خوب خود نیازمند تمرین است. مانند ماهیچه، هر چه بیشتر از آن استفاده کنید قوی تر می شود. با تمرینهای زیر می توانید به آن دست پیدا کنید:

گوش دادن به یک موسیقی آرام و دوست داشتنی، نوشتن یک متن که دوست دارید، ورزش، مدیتیشن، …

مواجهه با احساساتتان ممکن است شما را آسیب پذیر کند، اما آسیب پذیر بودن به معنای ضعیف بودن نیست و در واقع این نشانه قوی بودن شماست. در واقع نشان می دهد که شما انسان هستید و انسان ها دارای احساس هستند و هر احساسی دلیلی دارد که ممکن است گفتنی نباشد.

به عنوان مثال، احساس غم و اندوه ممکن است نشانه ای از این باشد که شما باید بهتر از خود مراقبت کنید. احساس عصبانیت می تواند شما را به سمت ایجاد تغییر سوق دهد. و احساس شادی همه چیزهایی را به ما یادآوری می کند که باید برایشان شکرگزار باشیم.

  1. مدیران موفق می دانند چه زمانی باید به هوش هیجانی خود استراحت بدهند:

شاید شنیده باشید که “باران شدید، زودتر قطع می شود”. این موضوع را مدیران دارای هوش هیجانی نیز می دانند و زمانی که در جوشش احساسات هستند، از موضوع فاصله می گیرند و اندکی استراحت می کنند و تصمیم گیری نمی کنند زیرا باعث می شود بدون فکر کردن عمل کنند و نمی خواهند بعدا بگویند ای کاش این کار را نمی کردم.

استراحت به معنای فرار نیست، بلکه به خودتان فرصتی می دهد تا همه چیز را به وضوح ببینید. کاش می دانستیم که استراحت کردن در واقع نشانه احترام است.

با عقب نشینی و نفس کشیدن، می توانیم با ذهنی روشن و کلمات مهربانانه تر به گفتگوهای سخت بازگردیم.

  1. هوش هیجانی به آنها یاد داده که احساسات، بدون واقعیت ها معنا ندارد:

مدیران باهوش عاطفی می دانند احساسات مهم هستند ولی نباید عقل سلیم را کنار بگذارند.

احساسات با گنجاندن ارزش‌های شخصی و تجربیات گذشته به تصمیم‌ها عمق می‌بخشند، در حالی که منطق، چارچوبی روشن، بی‌طرفانه و مبتنی بر واقعیت را فراهم می‌کند.

این مطلب را هم بخوانید:  استراتژی بازاریابی و نقش آن در انواع سازمان ها

یک تصمیم گیری خوب، هم به احساسات و هم به حقایق نیاز دارد.

متعادل کردن این دو، مانند راه رفتن روی طناب است. منطقی فکر کردن باعث می شود فریب احساساتتان را نخورید.

برای انتخاب یک روش مناسب، باید تعادلی بین آنچه به نظر می رسد درست است و آنچه منطقی است پیدا کنید.

ترکیب هوش هیجانی و IQ
ترکیب هوش هیجانی و IQ
  1. آنها به احساسات دیگران احترام می گذارند :

احساسات هر کسی واقعی و مهم هستند. حتی اگر شما با آنها موافق نباشید ولی باید به آنها احترام بگذارید. با گوش دادن به احساسات دیگران، به آنها می گویید که مورد توجه هستند و درک می‌شوند و خودتان را جای آنها می گذارید.

  1. هوش عاطفی از این مدیران، افراد سپاسگزار می سازد:

حتی زمانی که زندگی سخت می شود، افراد باهوش از نظر عاطفی همیشه چیزی را برای شکرگزاری پیدا می کنند. آنها خوبی ها را می بینند حتی زمانی که همه چیز عالی نیست.

من، در یک دفترچه هر روز چیزهایی را یادداشت می‌کنم که بابت آنها سپاسگزارم، مانند صدای خنده فرزندانم، داشتن یک همکار خوب، یا یک غذای خوشمزه که درست کردم. انجام این کار به من کمک می کند تا روی نکات مثبت زندگی و کارم تمرکز کنم تا نکات منفی.

آیا قدردانی دائمی، اجبار به شاد بودن نیست؟

خیر. قدردانی را با اجبار به شادی اشتباه نگیریم. قدردانی به معنای دیدن هر دو بخش خوب و بد زندگی است، در حالی که اجبار به شادی یعنی نادیده گرفتن قسمت های بد و تظاهر به اینکه همه چیز خوب است.

  1. مدیران با EQ بالا، برای حل هر مشکل راه های زیادی پیشنهاد می دهند:

زندگی انواع شگفتی‌ها را برای شما به ارمغان می‌آورد که می‌توانند باعث گیر افتادن شما شوند.

داشتن مجموعه‌ای از راه‌ها برای مقابله با مشکلات می‌تواند به شما کمک کند تا به عقب برگردید و نسبت به مدیریت زمان‌های سخت اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.

دو نوع اصلی از راهبردهای حل مسئله وجود دارد:

1- یک نوع مشکل را به طور مستقیم حل می کند.

به عنوان مثال، اگر خانه ای نامرتب شما را تحت فشار قرار می دهد، با صرف زمان برای تمیز کردن و سازماندهی مشکل را حل می کنید.

2- نوع دیگر به شما کمک می کند تا احساسات ناشی از مشکل را کنترل کنید.

این می تواند انجام کارهایی مانند نقاشی، تمرینات تنفس عمیق، مدیتیشن، نوشتن مقاله برای یک مجله، ورزش، یا تجسم صحنه های آرام باشد.

  1. هوش هیجانی، مدیران را طناز می کند:

یک خنده خوب می تواند معجزه کند. این می تواند به کاهش استرس، تسکین خلق و خو و ایجاد احساس بهتر در همه کمک کند.

این مطلب را هم بخوانید:  بیل گیتس | ✅ مردی که با افکارش دنیا را متحول ساخت

مدیران موفق فضایی را ایجاد می کنند که افراد در به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات خود احساس راحتی بیشتری کنند.

آنها می دانند که طنز باید با دقت و احترام استفاده شود زیرا یک شوخی بد سلیقه یا بد موقع می تواند بیشتر از اینکه فایده داشته باشد ضرر داشته باشد.

به عنوان مثال، یک بار شخصی را می شناختم که در مورد جدایی اخیر یکی از دوستانم شوخی می کرد.

درصورتیکه دوست من خیلی احساس ناراحتی می کرد، این شوخی به جای خنده دار بودن آزاردهنده بود.

بنابراین، دانستن زمان استفاده از طنز بسیار مهم است.

  1. آنها برای روابط اجتماعی احترام زیادی قائل هستند:

گاهی اوقات یک مدیر با هوش عاطفی بالا، ترجیح می دهد در یک بحث پیروز نشود تا آسیبی به ارتباط خودش با دیگران نخورد.

او می داند گاهی اوقات حتی اگر حق با او باشد، اصرار بر برنده شدن می تواند به یک پیروزی تلخ منجر شود، بنابراین بدنبال یافتن حد وسط است. البته به این معنا نیست که شما باید نظرات خود را پنهان کنید و چیزی نگویید بلکه در مورد به اشتراک گذاشتن دیدگاه خود به روشی است که به احساسات و نظرات طرف مقابل احترام می گذارد.

  1. آنها از درخواست کمک نمی ترسند:

این مدیران می دانند که لازم نیست همه کارها را خودشان انجام دهند تا به هر قیمتی در مرکز توجه قرار بگیرند. این مدیران از دیگران کمک می گیرند و از تقاضای کمک در هر زمانی هراسی ندارند.

  1. مشکلات را فرصتی برای یادگیری می بینند

مدیران با EQ  بالا، موقعیت های سخت را به عنوان موانع غیرممکن نمی بینند. در عوض، آنها را فرصتی برای یادگیری، رشد و بهتر شدن می بینند.

وقتی آنها با مشکلی مواجه می‌شوند، از خود می‌پرسند: “چه چیزی می‌توانم از این بیاموزم؟”  به جای “چرا همیشه این اتفاق برای من می افتد؟

آنها به جای اینکه فقط به مشکل واکنش نشان دهند، زمانی را صرف فکر کردن در مورد پاسخ خود می کنند و روی یافتن راه حل تمرکز می کنند.

میانگین امتیاز : 4.6 / 5. تعداد آرا : 5

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *